مثنوی مولانا
چهارشنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۷، ۰۵:۱۹ ب.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت مولانا آن مرد عارف روشن بین چه زیبا می سرایند :
- گرگ بر یوسف کجا عشق آورد ** جز مگر از مکر تا او را خورد
- چون ز گرگی وارهد محرم شود ** چون سگ کهف از بنی آدم شود
- چون ابو بکر از محمد برد بو ** گفت هذا لیس وجه کاذب
- چون نبد بو جهل از اصحاب درد ** دید صد شق قمر باور نکرد2060
- دردمندی کش ز بام افتاد طشت ** زو نهان کردیم حق پنهان نگشت
- و انکه او جاهل بد از دردش بعید ** چند بنمودند و او آن را ندید
- آینهی دل صاف باید تا در او ** واشناسی صورت زشت از نکو
- ترک گفتن آن مرد ناصح بعد از مبالغهی پند مغرور خرس را
- آن مسلمان ترک ابله کرد و تفت ** زیر لب لاحولگویان باز رفت
- گفت چون از جد و پندم وز جدال ** در دل او بیش میزاید خیال
توصیه می کنیم برای مشاهده و شنیدن کامل اشعار مثنوی حضرت مولانا (ره) به http://www.masnavi.net/fa/2/ "مثنوی مولانا" مراجعه فرمایید.
۹۷/۰۳/۱۶